درباره وبلاگ ![]() سلام به دوستان عزیزم .به وبلاگ من خوش آمدید.من (فاطمه)خواهر بزرگ دوقلوها هستم .این وبلاگ را با مامانم ساختیم برای اینکه خاطرات من و خواهرام (این دو هدیه آسمانی ) را در آن ثبت کنیم که وقتی که بزرگ شدند بخونند و بدونند که همیشه دوستشون داشتیم ، داریم و خواهیم داشت. مسافرهای بهشتی ، بهترین و زیباترین ها را براتون آرزو می کنم . آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
ما سه خواهر
.
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:57 :: نويسنده : فاطمه
بالاخره شیش ماه گذشتو بچه ها واکسن شیش ماهه گیشون رو زدند. این دفعه نسبت به دو واکسن قبلی بیقراری بیشتری داشتند. دلم برا آبجی هام سوخت . آبجی فرینام روز اول ماه ششمش تونست که روی شکم برگرده .تو روزهای اول ماه هفتم دور خودش می چرخیدو هفته دوم به صورت چهار دست و پا تونست قرار بگیره (روی زانوهاش بلند بشه ). حالا دیگه فرینا اصلا به پشت نمی خوابه حتی شبها و همیشه روی شکمشه . آبجی فرنیام روز اول ماه هفتم بود که تونست برگرده .فرنیا هنوز هم بیشتر روی کمر دراز می کشه ، اگه هم روی شکم برگرده زود خسته میشه و گریه میکنه و دست پا میزنه تا ما اون را برگردونیم .الان دیگه نمی تونیم اونا را نزدیکه هم بزاریم . چون آّجی فرینام برمی گرده و می چرخه و به فرنیا میرسه و دیگه بعدش معلوم نیست چه اتفاقی ممکنه بیوفته؟ نظرات شما عزیزان:
|
|||
![]() |